عشق یعنی پاک ماندن در فساد// آب ماندن در دمای انجماد//در حقیقت عشق یعنی سادگی
سرور ملی بازیهای رایانهیی توسط گروه پیشگامان کویر راهاندازی شده و در آیندهای نزدیک به صورت رسمی رونمایی میشود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، علی اشرفزاده اظهار کرد: این سرور که برای نخستین بار در کشور راه اندازی میشود، در یزد متمرکز و از فضای اینترنتی داخل کشور برای سرور استفاده شده است. وی با اشاره به این که پهنای باند موجود این سرور در تمام کشور توسط گروه پیشگامان تامین میشود، خاطرنشان کرد: در حال حاضر بازی World of Warcraft برروی سرور قرار دارد. مدیر عامل شرکت پیشگامان محتوی گستر تصریح کرد: قرار است به زودی و با همکاری بنیاد ملی بازیهای رایانهای کشور یک بازی ایرانی بر روی سرور راهاندازی و در دسترس عموم قرار گیرد. وی در پایان از همکاری خوب گروه پیشگامان و انجمن ورزشهای الکترونیکی وزارت ورزش و جوانان خبر داد و گفت: گروه پیشگامان و این انجمن در آیندهای نزدیک فعالیتهای گستردهای را در برنامه خود دنبال میکنند که مطمئنا هموطنان و به ویژه جوانان علاقمند را خوشحال خواهند کرد. شرکت پیشگامان محتوی گستر از شرکتهای اقماری گروه پیشگامان است که در زمینه ایجاد محتوای پاک در اینترنت فعالیت دارد.
روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشتههاست و به کارهای آنها نگاه میکند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامههایی را که توسط پیکها از زمین میرسند، باز میکنند، و آنها را داخل جعبه میگذارند. مرد از فرشتهای پرسید، شما چکار میکنید؟ به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه مرکزی، در وبلاگی آمده است: فرشته در حالی که داشت نامهای را باز میکرد، گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل میگیریم. مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت میگذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین میفرستند. مرد پرسید: شماها چکار میکنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان میفرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشتهای بی کار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بی کارید؟ فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمیکه دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمیجواب میدهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه میتوانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند "خدایا شکر"
به گزارش خبرنگار سرویس ارتباطات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از وقتی که تعرفهی پیامکهای فارسی و لاتین تغییر کرد، سوالاتی دربارهی نحوهی محاسبه و چگونگی تفکیک این دو زبان در پیامکها وجود داشت؛ به عنوان مثال نرخ محاسبه تعرفه پیامکهایی که در آنها هر دو کاراکتر فارسی و لاتین نوشته شده و یا پیامهای حاوی عدد و تصویر و نحوه محاسبه آن، مورد پرسش است. مثلا پیامهایی که فقط حاوی اشکال هندسی هستند، اگر زبان گوشی مشترک فارسی باشد، پیامک او فارسی محسوب شده و زمانی که زبان گوشی لاتین باشد، پیام او لاتین محاسبه میشود و پیامهایی که با حرف فارسی شروع شده و با شکل و یا عدد همراه باشد هم فارسی محاسبه میشوند. در حال حاضر تعرفه پیامکهای لاتین با 160 کاراکتر به مبلغ 222 ریال و پیامهای فارسی با حدود 70 کاراکتر به مبلغ 89 ریال است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا»، بیمارستان آیتالله کاشانی یکی از بیمارستانهای زیر مجموعه صندوق تأمین اجتماعی است که در محل خزانه و در فلکه دوم این محل مستقر است.
موقیعت بیمارستان آیتالله کاشانی در محله خزانه منجر شده تا در روز مراجعه کنندگان زیادی به این مرکز درمانی مراجعه کنند و همین تعدد مراجعه کننده منجر به کاهش خدمت رسانی به بیماران شود.
بیمارستان آیت الله کاشانی که به بیمارستان خزانه نیز معروف است، دارای 300 تخت بیمارستان و 3 طبقه بوده و دارای بخشهای مختلف زنان، مردان، جراحی، زایمان، آزمایشگاه، اورژانس، اطفال،ICU ، CCI بوده است.
ورود به اتاق رئیس ممنوع!
----------------------------
زمانی که وارد بیمارستان شدیم و خواستیم در خصوص بیمارستان و نوع خدمت رسانی آن با رئیس بیمارستان صحبت کنیم با علامت ورود ممنوع مسئول حراست بیمارستان روبرو شدیم به طوری که وی اذعان داشت «بدون اجازه رئیس حراست ادره کل صندوق تأمین اجتماعی هیچ کس نمیتواند با رئیس و یا مدیر بیمارستان مصاحبه کند».
این در حالی بود که حتی خبرنگار فارس نوع سوالات خود را به مسئول حراست ارائه کرد اما وی تأکید کرد «به هیچ وجه در این خصوص نمیتواند کاری کند و تنها مدرک حضور در اتاق رئیس داشتن نامه از مرکز است».
حیاط بیمارستان شبیه پارکینگ ماشین است تا محوطه بیمارستان
-----------------------------------------------------------------------------
وقتی وارد بیمارستان شدیم با یک منظر عجیب و غیرمنتظره روبرو شدیم به طوری که در حیاط بیمارستان بیش از 20 دستگاه ماشین پارک شده بود و همین امر منجر شده بود تا مراجعه کنندگان برای ورود به بیمارستان با مشکل روبرو شوند.
وجود این شرایط منجر شد تا با نگهبان بیمارستان صحبت کنیم و وی در این خصوص اظهار داشت: متأسفانه به علت نبود پارکینگ و همچین میدان روبروی بیمارستان، اساتید و پزشکان خودروهای خود را به داخل بیمارستان میآورند.
وی تصریح کرد: ازدحام خودرو در حیاط بیمارستان مشکلات بسیاری را برای بیماران و مراجعه کنندگان به وجود میآوید به طوری که اگر بیماری اورژانسی باشد و بخواهد به داخل بیمارستان بیاید با مشکل روبرو خواهد شد.
پرسنل و پرستاران از سرگردانی بیماران خوششان میآید
-----------------------------------------------------------
فاطمه ،خانم 24 ساله ای که فرزندش را برای درمان و آزمایش به بیمارستان آورده بود با انتقاد از نوع خدمات دهی پزشکان و پرستاران بیمارستان آیت الله کاشانی اضافه کرد: بنده از صبح زود برای درمان و پذیرش بستری فرزندم به بیمارستان آمدهام ولی با گذشت 4 ساعت هنوز نتواستهام نوبت پذیرش بگیریم.
وی ادامه داد: یکی از ضعفهای که بیمارستان آیتالله کاشانی دارد نوع برخورد و ارتباط پزشکان و پرستاران با بیماران و همراهان است.
این مادر افزود: به نظر میرسد سرگردانی بیماران و همراهان برای پزشکان و پرستاران لذت بخش بوده و آنها از این موضوع خوشحال هستند که طی روز خانوادهای سرگردان باشند.
رسیدگی به بیماران در حد یک درمانگاه روستایی است
----------------------------------------------------------
حسین یکی دیگر از بیمارانی که به این مرکز درمانی مراجعه کرده است در خصوص نوع خدمت رسانی بیمارستان خزانه تصریح کرد: چند ماه پیش در این بیمارستان در بخش مردان بستری بودم اما زجری که در این مدت کشیدم هیچگاه فراموش نخواهم کرد.
وی اضافه کرد: در زمان بستریام پرسنل و پرستاران بیمارستان زمانی که برای ثبت درجه تب و نبض میآمدند بدون دقت و توجه اینکار را انجام می دادند و زمانی که به این موضوع اعترض می کردم با بیان این جمله که" مگه شما پزشکی، ما کارمونو بلدیم" جواب بیمنطقی به بیماران میدادند.
حسین بیان داشت: اگر بخواهیم به نوع خدمت رسانی بیمارستان آیت الله کاشانی نمره بدهم و این بیمارستان را با مراکز درمانی اطرف تهران مقایسه کنیم باید به این بیمارستان نمره منفی بدهیم چرا که نوع خدمت رسانی این بیمارستان در حد یک درمانگاه در روستا است.
اورژانس بیمارستان تنها 8 تخت دارد
------------------------------------------
محمود پیرمرد حدود 80 ساله ای که به شدت از نحوه برخورد پزشکان و پرستاران بیمارستان آیت الله کاشانی گلایه دارد زمانی که متوجه گروه خبری میشود با بیان اینکه " ای بابا قدیم ها به بزرگترها احترام می گذاشتند" ادامه داد: حدود 2 ساعت که روی تخت اورژانس نشسته ام اما در این مدت هیچ کس سراغی از من نگرفت.
وی اضافه کرد: خیلی از افرادی که به این بیمارستان مراجعه می کنند از روی ناچاری و نداری است و اگر کسی وضع مالی خوبی داشت هیچگاه به این بیمارستان نمیآمد.
این پیرمرد اظهار امیدواری کرد روزی وزرای بهداشت و رفاه به صورت سرزده و بدون اطلاع قبلی به این بیمارستان در این مرکز درمانی حاضر شوند و خودشان از نزدیک نوع خدمت رسانی پزشکان و پرسنل را ببینند.
به گزارش «توانا»، علیرغم تلاشهای که انجام شد حراست بیمارستان به هیچ وجه حاضر به همکاری با خبرنگار فارس جهت تهیه گزارش از بخشهای بیمارستان نشد و به همین دلیل و علیرغم میل باطنی نتواستیم گزارشی از داخل بخشهای بیمارستان تهیه کنیم که امیدواریم مسئولان بیمارستانهای دولتی برای بهتر شدن نوع خدمت رسانی و اطلاع رسانی آن به مردم، کمی بیشتر از گذشته با اهالی رسانه ارتباط داشته باشند.
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت...