پيام
+
نشنو از ني ، ني حصيري بي نواست// بشنو از دل ، دل حريم کبرياست// ني بسوزد خاک و خاکستر شود// دل بسوزد خانه ي دلبر شود
ديار کريمان
90/4/10
ديار کريمان
شبي پرسيدمش با بي قراري که به غير من کسي را دوست داري؟؟؟؟؟؟؟ به چشمانش اشک شد از شرم جاري ميان گريه هايش گفت : اري!!!!
ديار کريمان
ديرگاهيست كه تنها شده ام/
قصه غربت صحرا شده ام/
وسعت درد فقط سهم من است/
باز هم قسمت غم ها شده ام/
دگر آينه زمن با خبر است/
كه اسير شب يلدا شده ام/
من كه بي تاب شقايق بودم/
همدم سردي يخ ها شده ام/
كاش چشمان مرا خاك كنيد/
تا نبينم كه چه تنها شده ام
*-عشق الهي*
چقدر من اين شعرو دوست دارم....
ديار کريمان
ممنون از همه دوستان