عشق یعنی پاک ماندن در فساد// آب ماندن در دمای انجماد//در حقیقت عشق یعنی سادگی
دل پر غصه ای دارم خدایا
***
به درد و غم گرفتارم خدایا
***
بکن از روی لطف و مهربانی
***
تو رحمی بر دل زارم خدایا
از جمله فضیلتهای شب یا روز لیله الرغائب(شب آرزوها)که از حضرت رسولده است این است که گناهان بسیار به سبب آن آمرزیده میشودوهرکه این نماز را بگذارد چون شب اول قبر او شود حقتعالی بفرستد برای او ثواب این نماز را بسوی او به نیکوتر صورتی باروی گشاده ودرخشان وزبان فصیح که به وی گوید ای حبیب من بشارت باد ترا که نجات یافتی از هر شدت و سختی و گوید تو کیستی بخدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم وکلامی شیرینتر از کلام تو نشنیدم وبویی بهتر از بوی تو نبوئیدم .گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جاآوردی آمدم که امشب به نزد تو تا حق ترا ادا کنم ومونس تنهای تو باشم و وحشت را از تو بردارم وچون در صوردمیده شودمن سایه بر سر تو خواهم افکند ودر عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد هرگز و کیفیت آن چنان است که روز پنج شنبه اول ماه رجب را روزه میداری وچون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب وعشاء دوازده رکعت نماز میگزاری ودورکعت به یک سلام در هر رکعت از آن یک مرتبه حمدوسه مرتبه انا انزلناه ودوازده مرتبه قل هو الله احد میخوانی و چون فارغ شدی از نماز هفتاد مرتبه میگویی(اللهم صل علی محمد النبی الامی *وعلی اله)پس سجده میروی وهفتاد مرتبه میگویی (سبوح قدوس رب الملائکه والروح)پس سر از سجده بر میداری و هفتاد مرتبه میگوئی (رب اغفروارحم وتجاوزعما تعلم انک انت العلی الاعظم)پس دوباره سجده میروی و هفتاد بار میگوئی(سبوح قدوس رب الملائکه والروح)پس حاجت خود را میطلبی که ان شاء الله برآورده خواهد شد.
ودر این ماه زیارت اما رضا (ع) مندوبست.
چند کلمه درد و دل با خدا
کوچیک تر که بودم فکرمیکردم بارون اشک خداست!!!!!!!!!!!!!!
ولی مگه خدا هم گریه میکنه؟
چرا باید دل خدا بگیره؟دوست داشتم زیر بارون قدم
بزنم تا بوی خدا رو حس کنم،اشک خدارو تو یه
کاسه جمع کنم تا هروقت دلم گرفت کمی بنوشم
تا پاک و آسمانی شوم.آسمان که خاکستری
میشد دل منم ابری می شد حس میکردم که آدما
دل خدارو شکستند و یا از یاد خدا غافل شدند.
همه میگفتند:"باران رحمت خداست"ولی حس
کودکانه من می گفت:.........خدا دلش گرفته و
از دست آدم بدا داره گریه میکنه!!
ای خدا جون یعنی زمانی که بارون میباره دلت تو هم از دست ما آدمای بد گرفته و گریه میکنی؟
پس اگر تو هم دلت میگیره وگریه میکنی؟پس ما کجا بریم ودرودلمونو با کی در میون بذاریم ؟من می دونم که تو از کارای عجیب و غریب ما بنده هات دلت می گیره و اینو هم می دونم که حتی به روی بنده هات هم نمی یاری و همیشه منتظری که به طرفت بیاییم.......
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/ ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.::هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و آهسته یاد کن (اعراف/205) گفتم: این هم توفیق میخواهد
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22 ::.
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواهید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/::.
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) او ) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/::.
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! ... توبه میکنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/ ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟ با خودم گفتم: خدا... خالق هستی... با فرشتههاش... به ما درود بفرستن تا آدم بشیم؟! ... ...
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/ ::.
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/::.
یا ابا صالح مددی مولا
زمزم اشک
در حریم کعبه محرم بر طواف کوی تو
من به گرد کعبه میگردم به یاد روی تو
***
گرچه بر محرم بود بوییدن گلها حرام
زنده ام من ای گل زهرا زفیض بوی تو
***
ما و دل ای مهدی دین بر نماز استاده ایم
من به پیش کعبه دل در قبله ی ابروی تو
***
از پی تقصیر جان دارم که قربانی کنم
موقع احرام اگر چشمم فتد بر روی تو
***
نیستم در آرزوی بوسه دادن بر حجر
تا نیاید در ضمیرم غیر خال روی تو
***
دیده ها از هجر تو نم نم چو زمزم شد روان
کی رسد این تشنگان را قطره ای از جوی تو؟
***
دست ما افتادگان را هم در این وادی بگیر
ایکه مهر از نقش جاء الحق بود بازوی تو
***
ای یگانه وارث احمد بلالت را بگو
تا دهد بانگ اذان از منطق دلجوی تو
***********
سید رضا موید
مسئله امید در فرهنگ اسلامی اهمیت زیادی دارد و قرآن برای تشویق انسان به کارهای شایسته تأکید زیادی بر امید کرده است.آنچه در این باره در قرآن مطرح شده عمدتاً بر روی امید به رحمت و بخشش خداوند متمرکز است. مسأله امید در قرآن در بالاترین سطح ممکن، روزنه ای برای تبدیل وضعیت از "گنه کار" به " بخشیده شده "و تبدیل از کسی که قرار است در دوزخ مجازات شود به کسی که رحمت خدا شامل حالش می شود ،مطرح شده است. در تفسیر فرات از بشربن شریح نقل شده که می گوید: روزی از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: "امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است؟" حضرت فرمود: "اطرافیان شما در این باره چه نظری دارند؟" گفتم: "آنها معتقدند آیه «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ» (ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نباشید. زمر-53) امیدوار کننده ترین آیه قرآن است." حضرت فرمود :"اما ما اهل بیت چنین نظری نداریم." پرسیدم:"پس نظر شما در این مورد چیست؟" فرمودند: "آیه « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى» (و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی. ضحی-5) امید بخش ترین آیه قرآن است و منظور از آن شفاعت است." سپس ادامه دادند: "یکی از دلایل ترجیح این آیه این است که در آیه مورد نظر شما شرط برخورداری از آن رحمت واسعه، توبه و تسلیم و عمل نیک اعلام شده است اما در آیه مربوط به شفاعت ، هیچ قید و شرطی جز رضایت پیامبر مهربانی و رحمت وجود ندارد."?
چرا بانوی من امروز از جا برنمی خیزی
ز اشک فضه و افغان اسما بر نمی خیزی؟
به هنگامی که خوابیدی تو خود گفتی صدایم کن
صدایت می کنم آهسته اما بر نمی خیزی؟
پس از یک چند بی خوابی مگر در خواب خوش رفتی
که با فریاد زینب نیز از جا بر نمی خیزی؟
چنان هر روز حاضر کرده ام آب وضویت را
بود وقت نماز ظهر آیا بر نمی خیزی؟
حسن بالای سر گرید چرا سر بر نمیگیری؟
حسین افتاده بر پایت که برپا بر نمی خیزی؟
صدای کوبه ی در میرسد گویا علی آمد
نه بهر من چرا از بهر مولا بر نمی خیزی
***
سید رضا موید
دیده شد دریای خون گوهر نمیدانم چی شد
دل به جان آمد ولی دلبر نمیدانم چی شد
لاله ها در خون نشسته از فراق باغبان
نرگس بیمار در بستر نمیدانم چی شد
محرم گلهای این باغم ولی در کوچه باغ
یاس من شد رنگ نیلوفر نمیدانم چی شد
دوزخی مردم چو در باغ بهشت آتش زدند
جبرئیل آمد ولی کوثر نمیدانم چی شد
زهره الزهرای من وقتی که شد نقش زمین
آسمان شد نیلگون دیگر نمیدانم چی شد
دختر وحی و نبوت فضه را میزد صدا
فضه گریان بود پشت در نمیدانم چی شد
آب شد شمع وجود من مپرس از ماجرا
سوخت آن پروانه خاکستر نمیدانم چی شد؟
سرگذشت گلبن عصمت همه پائیز بود
سرنوشت غنچه پرپر نمیدانم چی شد؟
ارغوانی دید وقتی بوسه گاه خویش را
سینه ی سوزان پیغمبر نمیدانم چی شد؟
****
محمدجواد غفورزاده(شفق)
حضرت زهرا(س)در توصیه ای به زنان می فرماید: آنچه برای زنان نیکو است، آن است که مردان را نبینند و مردان هم ایشان را نبینند. (به این معنی که تا موقعی که لزوم ندارد حضور در جمع مردان معنی ندارد.) لذا در جایی دیگر می فرمایند: نزدیکترین حالت زن به خدا، موقعی است که در خانه بماند. خلاصه این که توجه حضرت به حجاب تا لحظه مرگ هم ادامه داشت، لذا از کیفیت حمل بدن محترمشان به صورتی که آن موقع مرسوم بود ـ حمل بر تابوت بدون پوشش ـ ابراز نگرانی کردند. لذا به همسر خود وصیت نمودند که تابوتی آماده کند، همان گونه که ملائکه شکل آن را به حضرت نشان داده بودند.
کمی به خود آییم و زینب وار بیاندیشیم و زهراوار عمل کنیم .
امید است که در قیامت ، درروزی که در محضر خدا و ائمه حاضر می شویم ، وا حسرتا نگفته و از اعمال و کردارمان انگشت خجل بر دهان ننهیم !
تربت حیدریه - پیکر سردار شهید عبدالحسین برونسی که پس از 27 سال پیدا و شناسایی شده است، عصر پنجشنبه بر دوش مردم تربت حیدریه تشییع شد
.
به گزارش ایرنا، در این مراسم که نماینده مردم تربت حیدریه در مجلس شورای اسلامی ، امام جمعه ، فرماندار، نیروهای نظامی و انتظامی، روحانیون، مسئولین اجرایی، خانواده شهدا و اقشار مختلف مردم شرکت داشتند، پیکر شهید برونسی پس از تشریفات نظامی از مقابل مسجد جامع تربت حیدریه به سوی مزار شهدای گمنام این شهر تشییع شد.
تشییع کنندگان با شعارهای "به شهر ما خوش آمدی شقایق بی سر، از جبهه ها بازآمدی شقایق بی سر" ، " این گل پرپر ما است ، هدیه به رهبر ما است " و "برونسی دلاور به شهر ما خوش آمدی " از پیکر سردار شهید عبدالحسین برونسی استقبال کردند.
امام جمعه تربت حیدریه در این مراسم گفت : شهید برونسی عمری را با پاکی ، طهارت و اخلاص زندگی کرد و مورد عنایت حضرت زهرا (س) بود.
حجت الاسلام "مهدی شریعتی تبار" افزود: در نشان عشق شهید برونسی به حضرت فاطمه (س) همین بس که پیکرش در ایام فاطمیه در شهرهای مختلف تشییع شد.
وی اظهارداشت : شهید برونسی این عشق را از نفس گرم رهبر معظم انقلاب گرفته بود.
امام جمعه تربت حیدریه افزود: مردم نیشابور ، کدکن و شهرهای مسیر تا تربت حیدریه در زیر باران شدید پیکر این سردار شهید را تشییع کرده و نشان دادند که هنوز به ولایت ، شهید و فرهنگ شهادت پایدارند.
شریعتی تبار گفت : حضور گسترده مردم در این مراسم ، بیعت مجدد با شهدا ، اسلام ، انقلاب و ولایت فقیه است.
وی افزود: راه اسلام ، انقلاب و شهدا را تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون ادامه خواهیم داد.
در این مراسم برادر شهید برونسی نیز به نمایندگی از خانواده این شهید از حضور مردم در مراسم و ابراز احساسات آنها تقدیر و تشکر کرد.
وی بیان کرد : مردم با حضور گسترده در این مراسم بار دیگر قلب امام زمان (عج) و نایب برحقش را شاد کرده و مشت محکمی بر دهان استکبار جهانی کوبیدند.
پیکر شهید برونسی همچنین برای وداع به مزار شهدای گمنام تربت حیدریه منتقل شد و پس از مداحی و نوحه خوانی در این محل برای تشییع و تدفین به مشهد انتقال یافت.