عشق یعنی پاک ماندن در فساد// آب ماندن در دمای انجماد//در حقیقت عشق یعنی سادگی
خیلی ها فکر می کنند که درست از لحظه ای که خطبه عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهر باید بدون هیچ حرف ناگفته ای زندگی عاشقانه شان را شروع کنند! در دایره لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و معتقدند که زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.
ین صداقت خالصانه خیلی ستودنی است اما وقتی رنگ و بوی افراط و صداقت محض به خود می گیرد، کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیادی برایتان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم: جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت در این شرایط اصلا لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرید و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده تمام حرف هایی را که مادرشوهرتان به شما زده و شما را آزرده، باز کنید. بگذارید این مسائل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و باگذشت حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد. • بدتر از آن وقتی است که شما از خانواده نامزدتان دلخورید و اتفاقا ماجرایی پیش می آید که نامزدتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما درمیان می گذارد. بعد از آن شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و باز داستان دلخوری هایتان را از او سر می دهید و حتی کاسه داغتر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید! یادتان باشد که همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه تلافی کردن او را فراهم نکند، قطعا او را از شما دل چرکین می کند و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد. • برعکس این هم اشتباه است. لازم نیست در این شرایط دایه مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده! شما فقط شنونده باشید و سعی کنید همسرتان را آرام کنید. بعد از آن هم، وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد، هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید. مشکلات اعضای خانواده شما با هم، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد • اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت. اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود، سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن، جوری که همسرتان ذره ای متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود، ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید. • مشکلات اعضای خانواده شما با هم، مشکلات شخصی خواهر شما با همسرش یا حتی رازهایی که یک دوست به عنوان درد دل با شما در میان می گذارد، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد. همین و بس. دانستن جزئیات هیچ ضرورتی ندارد و کمکی به زندگی دو نفره شما نخواهد کرد. • این که تمام پسرهای فامیل و دوست و آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند (خانم محترم!) یا مادر شما به محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند(آقای محترم!)، چیزی نیست که بخواهید با نامزدتان در میان بگذارید. مگر آنکه بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره عقد نشسته اید شروع کنید. • این که در خیابان کسی مزاحم شما شده است، یا آرایشگر جدید محله تان که از نامزد داشتن شما خبر نداشته، برایتان خواستگار پیدا کرده است (خانم محترم) موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن از این مسائل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلا حس خوشایندی نیست. tebyan.net
ماجرای رویت اشیا پرنده و موجودات بیگانه فضایی قدمتی به اندازه تاریخ دارد. در طول سال های اخیر بحث فرازمینی ها گهگاه داغ و پرتنش عنوان و بعضی اوقات به فراموشی سپرده می شد. اکنون دوباره مدتی است که بحث اشیا ناشناخته پرنده دوباره به صدر اخبار رسیده است و مطالب مختلفی درباره آن ها عنوان می شود.آیا واقعا آدم فضایی ها وجود دارند!؟
ماجرای موجودات فرازمینی از زمانی دوباره نقل محافل شد که استیون هاوکینگ، یکی از بزرگترین دانشمندان معاصر، در یک برنامه تلویزیونی به صراحت اعلام کرد موجودات فرازمینی وجود دارند و باید از جلب توجه آن ها به سوی سیاره زمین خود داری کرد. به طور کلی بشر در زمینه موجودات فرازمینی با دو حالت مواجه هست: 1- موجودات فرازمینی وجود ندارند 2- موجودات فرازمینی وجود دارند. اگر حالت اول را قبول کنیم، پرونده فرازمینی ها به طور کامل بسته می شود اما اگر حالت دوم را درست بدانیم باز هم با دو فرضیه مواجه می شویم: 1- به واسطه سطح بالاتر فرهنگ و فناوری، آنها موجوداتی صلح دوست هستند که به ما برای رشد کمک خواهند کرد. 2- آنها موجوداتی خشن و جنگ طلب هستند که زمین را به خاطر منافعشان غارت خواهند کرد. نظر استیون هاوکینگ به مورد دوم نزدیک تر است و می گوید: "اگر موجودات فضایی، ما را ملاقات کنند به گمان من نتیجه چنین ملاقاتی بسیار مشابه اولین سفر کریستف کلمب به آمریکا خواهد بود. نتیجه ای که چندان به نفع بومی های آمریکا تمام نشد." بازتاب سخنان جنجالی هاوکینگ هنوز فروکش نکرده بود که سازمان ملل سفیری را به منظور خوشامدگویی به بیگانگان فضایی انتخاب کرد تا در صورت قرارگیری در شرایط ورود بیگانگان فضایی به زمین ، فردی برای برقراری ارتباط با آنها در کره خاکی حضور داشته باشد! سازمان ملل متحد برای انجام این ماموریت خطیر و مهم یک اختر فیزیکدان مالزیایی را به کار گرفت. «مزلان اوثمن» در یک کنفرانس خبری وظایف خود را درباره گفتگو با بیگانگان فضایی که به زمین می آیند و برقراری ارتباط با آنها عنوان کرد. با انتخاب و شکل دادن به چنین پستی ، زمانی که یک فضایی به زمین آمده و بخواهد تا او را نزد رئیس ببرند، همه خواهند دانست که این رئیس خانم اوثمن است. به فاصله بیست روز از این انتخاب یکی از دانشمندان ارشد واتیکان اعلام کرد امکان وجود شکلهای ماورایی حیات در فضا وجود دارد و کلیسا بدون توجه به تعداد دست و پاهای آنها به این موجودات خوشامد خواهد گفت. گای کنسولمانگنو طی اظهاراتی شگفت انگیز اظهار داشت از رویارویی با بیگانگان هوشمند فضایی خوشحال شده و آنها را در صورتی که بخواهند غسل تعمید خواهد داد. از نظر وی ویژگی هایی مشابه خصوصیات انسانها از قبیل داشتن روح، هوشمندی، آزادی، آزادی برای عشق ورزیدن و آزادی برای تصمیم گیری نمی تواند تنها مختص انسانها باشد. به تمام موارد ذکر شده در بالا پروژه عظیم ستی را نیز اضافه کنید که چندین سال است به طور جدی با پردازش داده های تلسکوپ های رادیویی به جستجوی فرازمینی ها می پردازد و گهگاه برای توجیه هزینه های خود دست به تبلیغات گسترده ای برای متقاعد کردن سرمایه گذاران پروژه می زند. از طرف دیگر اکتشافات جدید دانشمندان درباره موجودات بسیار ریزی که در اعماق اقیانوس ها زندگی می کنند یا کشف گونه ای از باکتری ها که در زیر یخ های قطب شمال به فعالیت خود مشغول هستند تعریف جدیدی از چگونگی حیات ارائه کرده است و این مورد خود باعث می شود تا امکان حیات در شرایط سخت بیرون از جو زمین امکان پذیر باشد و بحث وجود حیات فرازمینی به طور جدی مطرح شود. بالاخره فضایی ها وجود دارند یا نه؟ طرح موضوع حمله بیگانگان فضایی به زمین برای مقاصد مختلفی نظیر دلایل سیاسی، علمی، امنیتی، تبلیغاتی و حتی سرگرمی عنوان می شود که متاسفانه نمی توانیم به هیچ کدام آن ها اعتماد کنیم. به نظر می رسد بهترین کاری که ما می توانیم انجام می دهیم این است: صبر! صبر! صبر! به یک دلیل جالب: زیرا موجودات فرازمینی خود راه هایی برای ارتباط با ما خواهند یافت! بجای اینکه ما دنبال آنها بگردیم، منتظر می مانیم تا آنها ما را پیدا کنند! ثابت شده است رویدادهایی که احتمال وقوع آنها بسیار زیاد است ، در هر زمانی ، دیر یا زود سرانجام به وقوع می پیوندند، تنها اگر ما به اندازه ی کافی صبر کنیم. ما احتمال می دهیم که حیات فرا زمینی وجود دارد ، پس بهتر است منتظر بمانیم. این خود دلیل محکمی برای اعتبار جهانی این انتظار است. هنگامیکه شما کسی را در بین شلوغی گم می کنید، بهترین روش این نیست که به دنبال او بروید ، بلکه منطقی تر است که سر جای خود منتظر بمانید تا او بیاید. غیر منطقی به نظر می رسد که جایگاه شناخته شده ی خود را رها کنیم و به دنبال مکان ناشناخته ای برویم. مثلا افرادی که در ایستگاه اتوبوس نشسته اند چه کار می کنند؟ چرا بجای اینکه کاری انجام دهند فقط نسشته اند؟ جواب روشن است، آنها در حال صبر کردن هستند!! چرا که اگر بخواهند بدنبال اتوبوس ها بروند هیچ گاه نخواهند توانست سوار آنها شوند. همچنین صبر کردن بی دردسر و بی خطر است و مسائلی چون گرمایش زمین، تروریسم یا مبارزات هسته ای را به دنبال ندارد! tebyan.net
هیچ فکر کرده اید که بنیان و اساس اکثر خستگی ها و بی حوصلگی هایتان را باید در خودتان جست وجو کنید؟ آیا می دانید که اگر احساس خوب، و حال و هوای دلچسب و گوارایی ندارید، قبل از هر چیز باید آن را در نگاه و نگرش خود نسبت به خود، دیگران و زندگی، جست وجو کنید؟ اگر بلی، پس نیمی از راه را پیموده اید، و اگر نه، برخیزید و از نو شروع کنید، که هیچ گاه برای خوب زندگی کردن دیر نیست.
تلاش برای شناخت نگرش خود از این جا شروع می شود که قرار بر این نیست که هیچ کس مثل هیچ کس باشد زیرا همه انسان ها منحصر به فرد هستند بنابراین چه کسی گفته است که باید همانند دیگران باشید؟ آنگاه که این مساله را درک کردیم که نه قرار است کسی مثل من باشد و نه من مثل کسی باشم، از اینجا ست که باید در راستای تغییر نکات و نقاط مبهم و تیره رویکرد و نگاه خود نسبت به همه چیز، اقدامی به عمل آوریم، برای دستیابی به این امر بسیار مهم و مشکل ولی در عین حال امکان پذیر، باید الگوهای تعریف شده خود را مورد بازبینی، بررسی و کنکاش قرار داده و در جهت حذف و یا زیر و رو کردن آنهایی که مانع خوش بینی، مثبت نگری و زندگی سرشار و شوق آفرین شما می شوند، اقدام کنید، برای انجام عملیات «بهبود و بازسازی» خود: 1) به دیگران احترام بگذارید ولی از آنها تقلید نکنید. 2) به خودتان احترام بگذارید ولی به غرور، خودبینی و خودخواهی کشیده نشوید. 3) برای اینکه به کسی اجازه ندهید به حیطه شخصی شخصیتی شما تعرض کند، اصول و حدود تعریف شده و قانونمند را مراعات کنید. 4) خود را در هیچ چارچوب و کلیشه ای (به جز چارچوب های دینی و اخلاقی انسانی) قرار ندهید تا اینکه بتوانید خودتان باشید، ابراز وجود کنید و عظمت خود را دریابید. 5) همیشه و در همه حال با «چرا» زندگی کنید، چرا باید چنین کنم و چرا باید چنان نکنم، به عبارت دیگر خود را قانع کنید تا اینکه با عزم راسخ تر و جدی تر حرکت کنید.
و اکنون که می خواهید که خوب زندگی کنید،شروع کنید، برای دستیابی به خوبی ها و نیکی ها و تدارک یک زندگی دوست داشتنی برای خودتان: الف) به دوردست ها نگاه کنید و نه تنها به چیزهای کوچک و بی اهمیت نگاه نکنید بلکه سعی کنید «اصلا آنها را نبینید»، بدون کمترین تردید، شادی را هسته مرکزی زندگی خود قرار دهید. ب) گله نکنید، نه از خودتان و نه از هیچ کس و هیچ چیز دیگر. ج) از آنچه که آرامش شما را سلب می کند، دوری کنید، هرچیز و هر کس که باشد. د) در محیطی کار کنید و در فضایی زندگی کنید و با کسانی رفت وآمد کنید که راحت تر هستید. ز) در مواجهه و برخورد با افرادی که «پرادعاهای بی محتوا» هستند، و از «زندگی»، «زیبایی»، «عشق و محبت» چیزی نمی دانند، آهسته و آرام از کنارشان بگذرید، لبخندی بزنید، سری تکان دهید و بدون اینکه «کم بیاورید» و یا بدون جهت «اوج بگیرید» بگذارید و بگذرید، زیرا: برای آنهایی که جز نفرت نمی کارند از عشق گفتن خطاست، برای آنهایی که از پرواز و دلسپاری به آسمان زیبا و بی انتها چیزی نمی دانند، هرچه بیشتر اوج بگیری و یا هرچه بیشتر توجه شان کنی، کوچک تر به نظر می رسی هرچند غم، اندوه و نفرت جزیی از زندگی ا ند، ولی شادمانی و عشق، بخشی از زندگی اند، پس بدون دلواپسی و دغدغه، به شادی ها و سرورها بهای بیشتری بده و مطلع باش که دل گرفتگی و سوگ و غصه نباید بیش از سهم خود، شما را در برگیرد. ح) یاس و نومیدی را به خود راه ندهید و با شهامت و از سراحترام به خود، حصارهای انتقادهای بدون دلیل را در درون و برون خود ویران کنید تا اینکه بتوانید خود را از نو بسازید، در این راه حتی اگر لازم شد، خودتان را نیز بشکنید و طوری به چیدمان و ساخت خود بپردازید که خستگی های تلنبار شده در وجود و شخصیت تان، به در آید، ساختاری نو، که هم دوست داشتنی باشد، هم دگردوست، هم محترم باشد (از طرف دیگران) و هم محترمانه پذیرفته شود (از طرف دیگران)، برای جدال با یاس و خمودگی و احساس غصه و گناه، راه شادمانه زیستن انسان وار و راه «جور دیگر دیدن» را انتخاب کنید.
ط) «از بابت مشکلات و خطاهایی که مرتکب می شوید، به فکر بیفتید و حتی پشیمان شوید، ولی نه بترسید و نه کم بیاورید زیرا خطا جزیی از زندگی است و اصولا آن کس خطا و اشتباه نمی کند که کاری نمی کند، البته مواظب باشید که تداوم و تکرار خطا و اشتباه، خانمان برانداز و فاجعه انگیز است ی) اگر به شادمانی کشیده شوید از گله مندی، دل گرفتگی و طلبکاری دست بردارید و به جهان و هر چه در او هست به گونه ای متفاوت و بازاندیشانه بنگرید، می توانید به سهولت بر خود مسلط شوید و چون خود و دنیای خود را ارزشمند و دوست داشتنی دانستید در نتیجه خود را نه طلبکار دنیا که بدهکار این همه زیبایی ها و لطف ها می دانید. ک) چون از بی حرمتی ها، توهین ها و کج بینی و خودمحوری ها بازایستادیم به مرحله ای می رسیم که همه دنیا را دوست خواهیم داشت و نه فقط دنیای خودمان را و به قدری احساس بزرگی و عظمت می کنیم که حتی در موارد خاص همه دنیا را به مبارزه می طلبیم، نه مبارزه ای خصمانه و غیرانسانی و ضدبشری، بلکه نبردی در امتداد گسترش محبت ها و صمیمت ها. آری، آری زندگی زیباست. هیچ تردیدی در آن نیست و به خوبی می دانیم که: «زندگی، آتشگهی دیرینه پابرجاست» در این نیز هیچ شبهه ای وجود ندارد ولی بحث اصلی اینجاست که اگر می خواهیم زیبایی و پابرجایی و فروزندگی آن همیشگی و جاودانه باشد، باید شعله های آتش را زیاد و زیادتر کنی، پس: گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست، زیرا، زندگانی «هیمه» می خواهد و«هیمه ها، کسانی برای برافروختن، این کسان نیستند جز آنانی که به زندگی هستی، عشق می ورزند و در راستای شکوفایی و تلالو آن هر چه بیشتر می کوشند تا آنکه دنیایی زیباتر و انسانی تر را تدارک ببینند.
منبع : مجتمع فرهنگی علامه طباطبایی
12مهرماه سال 85. نظرآباد شهرستانی کوچک در اطراف تهران میزبان رئیس جمهوری است که همه او را به صراحت لهجه می شناختند.
صحبتها از شعار اصلی او در انتخابات سال گذشته اوج گرفت: عدالت. مکثی کوتاه و سپس اشاره ای و ناگهان هشداری مستقیم به دو نفر: « شما هزار میلیارد تومان به یک بانک خصوصی بدهکارید. حالا بدون آنکه بدهی خود را پرداخته باشید، میخواهید با 290میلیارد تومان، 29 درصد از سهام در اختیار این بانک را خریداری کنید!»
به گزارش جهان بعد با کنایه و لحنی مختص به خود ادامه داد: جالب است که 60میلیارد تومان از این مبلغ را از یک بانک دیگر قرض کرده بودند.شعارهای مردم درباره وام یک میلیونی، فرصت استراحتی کوتاه به رئیس جمهور می دهد و او با حرارتی خاص به آنها و مردم اعلام می کند: اگر تا 15روز تکلیف خود را مشخص نکنند به عنوان خدمتگزار ملت، اسامی شما را اعلام می کنم.
اگرچه این جملات محمود احمدی نژاد در تکبیر مردم نظرآباد گم شد، اما بازتاب آن فراتر از هر صحبت دیگری از او طی دو سال اول مسئولیت او بود.
اواخر همان ماه، خبرگزاری جمهوری اسلامی در گفتگو با منبعی آگاه، سخنگوی رئیس جمهور می شود و دو نام را رسما مفسد اقتصادی می نامد: محمد رستمی صفا و العقیلی!منبع آگاهی که این خبر را در اختیار خبرگزاری رسمی دولت قرار داده بود کسی نبود جز مشاور ارشد وقت اطلاع رسانی رییس جمهور.
جستجوهای اینترنتی و یافتن منابع رسمی آغاز می شود. محمد رستمی صفا دارای کارخانجات متعددی است و سریع تر می توان از او نامی یافت، اما العقیلی کیست؟گمانه زنی از فامیل او آغاز می شود که نامی ظاهرا عربی است. همشهری می نویسد که «هویت و ملیت این شخص به درستی مشخص نیست اما از نام وی برمیآید که عرب و احتمالا اماراتی باشد».
وقتی اسم او آنقدر نامشخص است، پس نباید درباره اقدامات او هم اطلاعی دقیق یافت.موضوع العقیلی همچون دیگر پرونده های کوچک و بزرگ، در میان دعواهای سیاسی و جناحی گم شده بود تا اینکه خبری در پایگاه اطلاع رسانی مجتمع قضایی امور اقتصادی منتشر شد و نام رستمی صفا را به عنوان رشوه دهنده به برخی مدیران گازی در دوره وزارت بیژن زنگنه معرفی کرد اما باز هم العقیلی در این میان گم بود و شریک او بار سنگین اعلام تخلفات در رسانه ها را به دوش می کشید.
این بار هم بازوی رسانه ای دولت دست به کار می شود. خبر پیرامون قاچاق سیگار است و اینگونه موضوع را تشریح می کند: « شرکت پخش عظیم به عنوان یکی از دهها شرکت وابسته به العقیلی، چندی پیش به اتهام عرضه خارج از شبکه ???? کارتن سیگار به پرداخت ??????????? ریال جریمه نقدی محکوم شد. مدیر عامل این شرکت فردی به نلام عبدالحمید پیشداد است که پس از این محکومیت، موفق به اخذ مجوز عاملیت فروش و توزیع سیگار شد!براساس گزارش دریافتی، شرکت دخانیات قشم متعلق به مافیای العقیلی که بیش از یک میلیارد تومان جریمه را پرداخت نکرده، اخیرا با حمایت دو تن از مدیران شرکت دخانیات ایران در آستانه معافیت از پرداخت مبلغ مذکور به دولت شده بود که با مخالفت جدی هیات مدیره و شخص مدیر عامل شرکت دخانیات ناکام ماند .با این حال شرکت دخانیات قشم همچنان از پرداخت 800 میلیون تومان بدهی ناشی از عدم پرداخت حق تولید و 300 میلیون تومان بابت جریمه عدم تولید تا سقف مورد تعهد خود داری می کند . سوابق نشان می دهد که این شرکت قبلا نیز با هدف فرار از پرداخت عوارض قانونی، بخشی از تولیدات کارخانه قشم خود را به صورت قاچاق و از طریق بندرعباس وارد کشور کرده بود که محموله های قاچاق توسط ماموران کشف و ضبط شد .»
خبرخوان ها و خبرنگارها، از این همه ارتباطات باند العقیلی در داخل کشور با مقامات دستگاهها و نهادهای مختلف به حیرت می افتند، آنجا که ایرنا اضافه می کند: «علت اصرار برخی دستگاه های دولتی برای ادامه همکاری با این مجموعه های متخلف نامعلوم و قابل تامل است»
پیگیری های خبرنگار ما پس از کنار هم قراردادن این جزئیات، آغاز می شود. به راستی چرا العقیلی هنوز هم ارتباطات سیاسی و اقتصادی دارد؟
نکند عطف به ما سبق ممنوع است و نسخ اتفاق افتاده و اعلام نمی شود؟فرضیات بی پاسخ است و هر پیگیری و جستجویی، جواب ها را دور از دسترس می سازد.
این ماجرا نیز می رفت به فراموشی سپرده شود که خبرنگار ما به نامه هایی عجیب، بدون مهر محرمانه و البته خطاب به مسئولان ارشد دولتی دست می یابند.یکی از این نامه ها با امضای اسفندیار رحیم مشایی مشاور ارشد و رئیس دفتر همه کاره رئیس جمهور خطاب به رییس کل بانک مرکزی ارسال شده است.موضوع؟ کمک، مساعدت و همکاری با جناب آقای العقیلی برای رفع مشکلات و انجام برخی کارهای کوچک اداری همچون «تسهیل در بازپرداخت تسهیلات بانکی و بازگرداندن همان نمایندگی های پخش سیگار». باور کردنی نیست.
جالب تر و صد البته تاسف آور اینکه در نامه مشایی خطاب به رییس کل بانک مرکزی، با لحن آمرانه ای دستور داده شده است که این نامه «جهت دستورمساعدت» ارسال می شود!علامت های تعجب و گذاردن سه نطقه و امثالهم پاسخگوی این تعجب ما نخواهد بود.
چگونه ممکن است سال 85این فرد مفسد اقتصادی باشد با میلیاردها تومان بدهی عقب افتاده و تخلف و ...، اما اکنون رییس دفتر و همه کاره رئیس جمهوری که نام این مفسد را اعلام کرده، برای نامه های وام او و رفع مشکلات اداری اش برای اعضای کابینه نامه های ویژه و دستوری می فرستد؟باور کنید باز هم باورکردنی نیست.یعنی آن مفسد اقتصادی (البته به زعم قوه مجریه نه قضائیه) می تواند اینچنین در سیستم اداری ما جولان دهد؟ پس خبرگزاری دولت چه کسی را در قضیه دخانیت مقصر می داند؟ فرد مورد حمایت ویژه دفتر رئیس جمهور را؟ کسی که می تواند ظرف چند ماه چند دستور محکم از رئیس جمهور بگیرد و سراغ وزرا و مسئولان برای نقد کردن این دستورات برود؟ نکته ای قابل تامل در نامه 26 تیرماه العقیلی به رئیس جمهور به چشم می خورد:« از حضرتعالی استدعا دارم تا با حمایت خود از این حقانیت خواهی (!) دستور فرمائید تا امکاناتی فراهم گردد که بانک پارسیان اصل بدهی این گروه را که بالغ بر 2هزار و 360 میلیارد ریال می گردد در مقابل دارایی 2 هزار و 500میلیارد ریالی واگذار گردیده، تسویه قلمداد نموده و بهره مرتبط با آن تسهیلات را در حد معقول و قابل قبولی که منطبق با شرع مقدس و عرف رایج اقتصادی باشد را مورد محاسبه و استمهال قرار دهد.»
راستی، آن روز معروف یعنی 12 مهرماه 85، رئیس جمهور سخنان دیگری هم گفت: «چرا مردم باید برای دریافت چند میلیون تومان وام مدتها انتظار بکشند؟» آری این نقص سیستم بانکی است.
اما مردم و شرکتها و نخبگانی هم هستند که آرزوی یک نامه از طرف رئیس جمهور محبوب خود و یا حتی یک مسئول دفتر معروف رئیس جمهور را دارند تا مشکل واگذاری اعتبار به آنها هم حل شود، تا مشکل فلان قرارداد و پروژه آنها هم حل شود، تا جوابی بگیرند. جواب آنها را چه بدهیم؟
درباره این روابط ویژه و نیز ارتباطات خاص مدیران ارشد بانک وابسته به سرکرده این جریان انحرافی با این خانواده متهم به فساد اقتصادی در امارات نیز اسناد دیگری نیزموجود است که ..... اقدام به انتشار ان در روزهای آینده خواهد کرد.
مسئله امید در فرهنگ اسلامی اهمیت زیادی دارد و قرآن برای تشویق انسان به کارهای شایسته تأکید زیادی بر امید کرده است.آنچه در این باره در قرآن مطرح شده عمدتاً بر روی امید به رحمت و بخشش خداوند متمرکز است. مسأله امید در قرآن در بالاترین سطح ممکن، روزنه ای برای تبدیل وضعیت از "گنه کار" به " بخشیده شده "و تبدیل از کسی که قرار است در دوزخ مجازات شود به کسی که رحمت خدا شامل حالش می شود ،مطرح شده است. در تفسیر فرات از بشربن شریح نقل شده که می گوید: روزی از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: "امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است؟" حضرت فرمود: "اطرافیان شما در این باره چه نظری دارند؟" گفتم: "آنها معتقدند آیه «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ» (ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نباشید. زمر-53) امیدوار کننده ترین آیه قرآن است." حضرت فرمود :"اما ما اهل بیت چنین نظری نداریم." پرسیدم:"پس نظر شما در این مورد چیست؟" فرمودند: "آیه « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى» (و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی. ضحی-5) امید بخش ترین آیه قرآن است و منظور از آن شفاعت است." سپس ادامه دادند: "یکی از دلایل ترجیح این آیه این است که در آیه مورد نظر شما شرط برخورداری از آن رحمت واسعه، توبه و تسلیم و عمل نیک اعلام شده است اما در آیه مربوط به شفاعت ، هیچ قید و شرطی جز رضایت پیامبر مهربانی و رحمت وجود ندارد."?
وعدههای غذایی حجیم که بخشی از آن به نظم غذایی ارتباط دارد، میتواند تأثیر نامطلوبی بر خلقوخو بگذارد. کسانی که فاصله زمانی بین مصرف صبحانه و ناهارشان طولانی میشود و در نهایت یک وعده حجیم به عنوان ناهار دریافت میکنند، حالت پری، سنگینی و خوابآلودگی شدیدی پیدا میکنند و از محیط اجتماعی که فرد باید با آن تعامل داشته باشد، جدا میشوند. در ضمن، اگر بعد از صرف صبحانه فرد یک یا دو میانوعده داشته باشد، میتواند در وعده ناهار مقدار کمتری غذا بخورد و فعال و شاداب باقی بماند. در این رابطه مطالعات بیشتری صورت گرفته است. مشخص شده ترکیب غذا روی سه میانجی نامبرده به ویژه سروتونین تأثیرگذار است. مثلا غذاهایی که سهم کربوهیدرات به ویژه کربوهیدرات ساده بالایی دارند، میتوانند در کوتاهمدت هم اثر خوبی داشته باشند هم بد که البته توضیح آن کمی پیچیده است. اگر توجه کرده باشید مصرف شکلات شادیبخش است. در واقع مصرف شکلات سبب رها شدن اندروفین میشود که خواص شبه تریاکی دارد و حالت خوشایندی به فرد دست میدهد. اما این حالت گذراست و مصرف زیاد مواد کربوهیدراتی مثل انواع پاستاها که قند بالایی دارند سبب ایجاد تغییراتی در سطح میانجیهای عصبی میشود که درنهایت حالت خستگی، خمودگی و خوابآلودگی ایجاد میکند. مطالعاتی که روی افزایش دریافت پروتئین، صورت گرفته نشان داده اند که مصرف زیاد پروتئین سبب پرانرژی بودن بعد از خوردن آنها میشود. در مورد چربی باید گفت، چربی غذا اگر زیاد باشد حالت خمودگی و خستگی را القا میکند ولی حذف کامل روغن از غذا نیز کار درستی نیست. رژیم بیچربی -یعنی مصرف غذاهای آبپز- کار صحیحی نیست. چربیها به چربی خوب و بد تقسیم میشوند. 25 تا 30 درصد از کل کالری دریافتی روزانه ما که البته با توجه به شرایط کم و زیاد میشود باید از چربیهای خوب مانند روغن زیتون و روغن مغز دانهها باشد. در مطالعات جانوری دیده شده اگر چربی غذا به شکل شدید محدود شود در سطح چربیهای خون یا لیکوپروتئینها و میانجیهای عصبی تغییراتی ایجاد شده و حیوان رفتار تهاجمی و تخاصمی پیدا میکند. اینکه این یافته در مورد انسان نیز صحت دارد یا خیر جای بحث دارد اما معلوم است که عدم تعادل در رژیم غذایی پیامدهای مفیدی نخواهد داشت.مراقب ترکیبات غذایی باشید.
اینکه رژیم پرپروتئین که سهم عمده آن میتواند از پروتئین جانوری تأمین شود آیا واقعا بر خلقوخو تأثیر میگذارد یا خیر هنوز ثابت نشده است ولی به نظر میرسد اثر مثبتی نداشته باشد. فراموش نکنیم میتوانیم عکس این مسأله را هم نگاه کنیم یعنی کسانی که روحیه تخاصمی دارند، میل بیشتری به مصرف غذاهای گوشتی دارند. پس برای آنکه خوی خشن پیدا نکنید، در خوردن گوشت زیادهروی نکنید. کمبود ریزمغذیها مطمئنا روی خلقوخو تأثیر میگذارد. کمبود ریزمغذیها به ویژه ویتامینهای گروه B یعنی B2، B6 و نیاسین قطعا اثرهای خیلی بدی بر خلقوخو میگذارد و سبب بیخوابی میشود. کمبودهای حاشیهای یا تحت بالینی که ضرورتاً علامت بالینی ندارند و به طور معمول با تستهای روتین آزمایشگاهی قابلتشخیص نیستند، میتوانند اثرات نامطلوبی بر خلقوخو داشته باشند و عمدتاً به دو دلیل ایجاد میشوند؛ یکی داشتن رژیم غذایی نامناسب مانند مواردی که ذکر شد و عدم تعادل در برنامه غذایی و دوم بسته به وضعیت فیزیولوژیک بدن در دوران بارداری یا دوران رشد یا موارد بیماری مانند افزایش دفع که فرد نیاز به دریافت بیشتر این مواد دارد. کمبودهای حاشیهای وقتی ایجاد شود روی مود تأثیر میگذارد و یک متخصص تغذیه با ارزیابی صحیح و ابزارهایی که میشناسد، میتواند این کمبود را تشخیص دهد و حمایتهای تغذیهای را شروع کند. البته فراموش نکنید که بخشی از خلقوخو به محیط فرهنگی و اجتماعی افراد بازمیگردد و صرفاً ربط دادن خلقوخو به تغذیه سادهانگاری است. بنابراین در کنار تغذیه، داشتن شیوه صحیح زندگی و ورزش نیز اهمیت ویژهای دارد. سایت تبیانزیاد گوشت نخورید.
کمبودها را جدی بگیرید.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در وبلاگی به آدرس http://babak324.blogfa.com آمده است: تو خوب بودی و هستی. چرا بد باشی. بیتفاوت نبودن به اطراف که دلیل بد بودن نمیشه خیلی با احساس به مسایل نگاه میکنی فکر میکنی که همه مثل خودت دل شفافی دارن ولی اینو نمیدونی که همه از پاکی دل تو خبر ندارن. پیش خودت میگی من که سعی میکنم خوب باشم یا من که خوبم چرا باید به من اعتماد نداشته باشن و.... دنبال آرامش هستی. دنبال یه زمین سفت که بتونی با آرامش روش قدم برداری. احساس میکنی که دیگران خوشبختند و دارای آرامش ولی صادقانه میگم در اشتباهی هر کسی مشکلات خودشو داره. انسان وقتی هدف داشته باشه حتی به مشکلات هم به یه دید دیگه نگاه میکنه. اونجاس که مشکلات حتی براش تبدیل به یه فرصت پنهون میشن. حرف از تغییر زدی خیلی خوبه تو زندگی گاهی تغییر خیلی لازمه باعث میشه احساس آرامش به مابرگرده. بهتره سعی کنیم به مسایل از زاویههای مختلفی نگاه کنیم بعضی وقتا مسایلی که برامون مهم هستند وقتی تو مکان دیگهای بهشون فکر میکنیم میبینیم برامون طعم و مزه دیگهای دارند پس بهتر میتونیم بهشون فکر کنیم. به مسایل زیاد از نزدیک نگاه نکن. هدفهاتو بشناس سعی کن بهشون برسی. تو جاده رسیدن به هدفهات سعی کن نگاهت رو به حاشیها نره. بعضی آدمها نمی تونن بد باشن تویکی ازاونایی.
17 اردیبهشت 1390 - موبنا- مردان در تاجیکستان هم اکنون میتوانند از طریق پیامک همسران خود را طلاق دهند.
گزارش ها حاکی است مردان در تاجیکستان می توانند با تکرار سه مرتبه کلمه "طلاق" در یک پیامک همسرشان را طلاق دهند.
در حالی که به نظر می رسد رفتارها و افکار سنتی مردم تاجیکستان به تلفنهای همراه نیز کشیده شده، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان بر این باورند که آیا پیام کوتاه روش درستی برای به پایان رساندن یک زندگی زناشویی است.
بر اساس احکام و قوانین اسلام، این روش برای جدایی و طلاق درست نیست و حکم شرعی ندارد و ظاهرا در تاجیکستان انتقادات زیادی به این شیوه از جدایی زنان و مردان شده است.
در سال 2001، سنگاپور استفاده از پیامک را برای جدایی همسران ممنوع اعلام کرد، این در حالی است که امارات متحده عربی این شیوه را تحت شرایط خاصی مجاز کرد، اما در قطر جدایی و طلاق توسط ایمیل امکانپذیر است. در مالزی هم روش استفاده از پیامک برای طلاق وجود دارد.
بر اساس این گزارش نرم افزار طلاق برای آیفون در آمریکا و انگلیس با تمرکز بر مدیریت قانونی و احساسی ارایه شده است.
17 اردیبهشت 1390 - مهر- محققان ایرلندی نوع جدیدی از تلفنهای همراه هوشمند را معرفی کردند که همانند یک ورق کاغذ باریک و انعطاف پذیر است.
این تلفن همراه که در حال حاضر تنها یک نمونه آزمایشی است می تواند تحولی در روش تعامل میان کاربر و تلفنهای همراه ایجاد کند.
این تلفن همراه باریک که PaperPhone (تلفن کاغذی) نام دارد نسخه ای جدید و انعطاف پذیر از "جوهر الکترونیک" (e-ink) است. "جوهر الکترونیک" نوعی از نمایشگرهای دیجیتال است که در حال حاضر در پخش کننده های کتاب الکترونیک برای مثال "کیندل" محصول شرکت آمازون به کار رفته اند.
"روئل ورتگال" خالق "تلفن کاغذی" و مدیر لابراتوار رسانه های انسانی دانشگاه کوئینز در بلفست ایرلند اظهار داشت: "این دستگاه شبیه به یک رایانه به نظر می رسد و همانند یک ورق کاغذ فعل و انفعالی کار می کند."
این محققان نمونه آزمایشی این دستگاه را با استفاده از یک نمایشگر جوهر- الکترونیک 9.5 اینچی اریب ساخته اند. در آزمایشها، از این تلفن همراه کاغذی برای جستجو بر روی منوی تماسها، انجام یک تماس تلفنی، انتخاب چند آهنگ و سایر عملکردهای عادی تلفنهای همراه استفاده شد.
به گفته این دانشمندان "تلفن کاغذی" که در حال حاضر تنها یک نمونه آزمایشی کوچک است می تواند ظرف 5 تا 10 سال آینده مورد استفاده عمومی قرار گیرد.
این رایانه کوچک از دو لایه ساخته شده است. یکی از این لایه ها نمایشگر جوهر - الکترونیک و دیگری یک مدار چاپ شده است.
مدار چاپ شده که همانند نمایشگر انعطاف پذیر است از طریق پنج حسگر به دستورات کاربر پاسخ می دهد.
یک نرم افزار ویژه که فاکتورهای مختلف حسگرها از جمله فاکتورهای جهت و موقعیت را به یکدیگر مرتبط می کند به دستگاه اجازه می دهد که خود را با هر موقعیتی سازگار کند.
براساس گزارش "جک تک"، نمایشگرهای جوهر- الکترونیک پدیده جدیدی نیستند. زمانی که کیندل آمازون وارد بازار شد توانست به یک پخش کننده مناسب برای کتابهای الکترونیک تبدیل شود.
اما محصول آمازون کیفیت کاغذهای سلولزی را ندارد، این درحالی است که محققان ایرلندی در این تحقیقات در تلاش برای ایجاد یک کاغذ الکترونیک انعطاف پذیر بودند.
درحقیقت یکی از ویژگیهای تعاملی این تلفن همراه هوشمند باریک، امکان ورق زدن صفحات است به طوری که کاربر می تواند با گرفتن گوشه کاغذ به روشی مجازی همانند آنچه که در مورد یک کتاب و یا یک روزنامه کاغذی اتفاق می افتد، صفحات را ورق بزند.
قرار است PaperPhone در کنفرانس "تعامل انسان و رایانه" 10 می با سازماندهی انجمن ماشینهای محاسباتی در ونکوور کانادا معرفی شود.
17 اردیبهشت 1390 - خبرگزاریها- محققان موفق به ساخت رایانه ای شدند که برای خرید آن تنها باید 15 پوند یعنی در حدود 30 هزار تومان پرداخت کرد.
این رایانه توسط یک محقق انگلیسی طراحی شده و با حذف برخی امکانات قیمت تمام شده آن حتی تا 10 پوند هم کاهش می یابد.
قرار است این رایانه ساده در برخی مدارس این کشور توزیع شده و مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
این رایانه که Elite نام گرفته دارای تنها یک پورت USB است که از آن برای اتصال صفحه کلید و دیگر لوازم جانبی استفاده می شود. با توجه به سادگی سخت افزاری این رایانه نمی توان در آن واحد چند وسیله جانبی را به آن متصل کرد.
در این رایانه از پردازنده 700MHz ARM11و 128 مگابایت SDRAM استفاده شده است. دی کد 1080p H.264 و سیستم عامل متن باز اوبونتو از جمله دیگر امکانات این رایانه است.
بر روی این رایانه چند نرم افزار متن باز دیگر مانند Iceweasel، Koffice و Python هم نصب شده است. علاقهمندان می توانند یک دوربین دیجیتال با دقت 12 مگاپیکسل را هم به این رایانه وصل کنند.
در حال حاضر نمونه اولیه این رایانه در اختیار چند مدرسه قرار گرفته و تولید انبوه آن قرار است تا قبل از آغاز سال 2012 شروع شود.